text
stringlengths
0
149
هممم يک اتفاقي واسه راه آهن داره ميوفته
خانم به رفقاي من ويسکي بدين
بريم کافه تعطيله
به سلامتي 4 نفري که امروز ما از دست داديم
اينم به سلامتي رئيس که امروز با تامي دارلين بايد خداحافظي ميکرد
و اون خيلي وضعيت بديه
آيه 133
کسي که دهانشو بسته نگه دارد زندگيشو حفظ ميکند اما وقتي که لبانش را خيلي باز کرد آن باعث تباهي و ويراني او شد
تامي آدم ضعيفي بود تامي احمق بود
تامي مرده
به سلامتي اونا مينوشم
ساترلند
يورگنسن
کمپوس
جکسون
کينتر
مارشال خيلي احمق نيستش اون به زودي برميگرده
اونا ميرن مرز و رد کنن اما من زياد دور نميرم
منتظرت ميمونم
باشه چارلي
من تو را قبلا يک جايي ديدم
ديدي منو
آيا تو واسه يک ايرلندي کور تو لدويل کار ميکردي
من يک خواننده بودم اون زمان بهترين دوران کل زندگيم بود
چي باعث شد ديگه نخوني
من شروع کردم به سرفه کردن دکتر بهم گفت بايد يک جايي برم که آب و هواي خشک داره
ميدوني من به قدري تو اون کافه پول خرج کردم که نميتونم بگم
تو يک دختر و يادت مياد اسمش ولوت بود
هيچکس ولوت را فراموش نميکرد
تو يک جورايي لاغر به نظر ميرسي
من احساس لاغري ميکنم
باشه
من دخترهاي لاغر را يادم نميمونه مگه اينکه اونا چشاي سبز داشته باشن
تو چشماي سبز داري
درسته اونا بايد سبز باشن
تو فکر ميکني اونا دروغ گفتن فکر ميکني اسبهامونو دزديدن
اونا اسبهاي گه مارو نميخوان مواظب حرف زدنت باش
من خودم اونو به شهر ميبرم
شما بجهها برين گله را جمع کنيد زياد بهشون فشار نيارين نميخوام هيچکدومشونو از قلم بندازين
آقا ما بايد شما را بلند کنيم بايد بذاريمتون را اسب
سواره نظام اومد
همونجوري که گفتم
آيا اون از آدماي دليجانه
تنها کسي که زنده مونده
آقاي مکلروي صدامو ميشنوين اون بن ويد بود
صدامو ميشنوي
اين مرد احتياج به رسيدگي داره
تو ديدي اونا از کدام راه رفتن اوانز
بنظر ميرسيد اونا دارند سمت بيگزبي ميرن
ميدوني يک شهر کوچکي در جنوب مرز هستش
شهر قشنگ پو ابلو بوسيله رودخانه ميريم اونجا
مردم پول خوبي براي شنيدن صداي يک زن سفيد ميدادن
آره منو تصور کن تو مکزيک با بن ويد که دستش تو دستمه دارم پياده روي ميکنم
من تو مکزيک تحت تعقيب نيستم بيا با هم از پنجره پشتي بپريم بيرون
تو ديوونه اي
آيا شما دکتر هستين آره
دليجان را سرقت مسلحانه کردن بذارينش را ميز
اسمش چيه
بايرون مک الروي اون يک جايزه بگيره تحت قرارداد با پينکرتونزه
تو خون زيادي از دست دادي آقاي مک الروي
اون گلوله هنوز تو بدنته درش بيار
کاري که الان ميخوام انجام بدم درد بسيار زيادي داره
اين دفعه اولي نيستش که من تير خوردم
بگيرينش لطفا
به من دست نزن
بالاخره تو چه نوع دکتري هستي بسيار خوبه که بتوني با مريضت صحبت کني
اونا دنبال چي هستن
بن ويد
اون دليجان پولها را سرقت کرد
من ميخوام با آقاي هالندر صحبت کنم بن ويد تو بيگزبي هستش
لعنتي ما داريم حرکت ميکنيم
آقاي هالندر
تاکر من ميرم به رستوران
تو هيچ حقي نداشتي که اون کارو انجام بدي صدامو ميشنوي
اونجا زمين منه
هفته ديگه بيا الان ممکن نيست اونز تو مقدار بسيار خوبي پول غرض کردي اين حقمه که غرامت بگيرم
اما تو لعنتي منو تو مخمصه انداختي تو آبو را من بستي تو چطور از من انتظار داري که غرضمو پرداخت کنم اگر تو
قبل از اينکه آب بياد به زمين تو از زمين من رد ميشه و همين طور هم من هر کاري که دلم بخواد باهاش ميکنم برو خونت وسايلتو جمع کن
بيا اين تنها چيزي هست که ما تا بهار داريم
من ميتونم شرايط را تغيير بدم
بعضي وقتا يک مرد بايد اونقدر بزرگ باشه که ببينه خودش چقدر کوچکه
راه آهن داره مياد دن زمينت بيشتر ميارزه اگر ازش خارج بشي
هالندر
تو يکم خميده بنظر ميرسي اومدي که چندتا مار را بيدار بکني
دن نوشيدني ميخوري
نه ممنون
تو اسب هاتو پس گرفتي مگه نه همينطور گاوهاتو
آره اسب هامو پس گرفتم ولي تو دوتا از گاوهامو کشتي
لعنتي اونا بخاطر دليل خوبي مردن
ميدوني اون حيووناي تو 100 دلارم نميارزن
بهت ميگم اين بايد اونو حل کنه
چقدر پول تو يک روز کار کردنت ميگيري
2دلار وقتي که استخدام ميشدم
اين 2 دلار واسه نصف روزت
تو وقط پسر هام هم گرفتي
راست ميگي من وقت اونارم گرفتم
چيز ديگه اي نيست که بخواي واسش پول بگيري دن
5دلار اضافه هم بهم بده
اون ديگه واسه چي
براي اينکه منو عصبي ميکني