text
stringlengths
0
149
دستا بالا بن ويد
رئيس
دستات را بده من آقاي ويد تاکراسلحشو بگير اونو بده من
در بيگزبي دستگير شد
احتياط کن با اون چيز اسلحه من نفرين روشه
بخند تا وقتي ميتوني
کراولي برو واگن را بيار مطمئن شو همه اسلحه هاشو ازش گرف گرفتيم
بالا جلوي دفتر ميبينمت
از اينجا ببرينش بيرون همه چيز مطمئن
من فکر کنم همين حالا بکشيمش
يک گلوله درست بزنيم تو سرش
اگر اين کارو بکني تا فردا صبح همه آدماش يک شهر را خواهند کشت
22دزدي بيش از 400هزار دلار خسارت و بيشتر در به تاخير انداختن
پاسيفيک جنوبي بن ويد را در دادگاه فدرال مجرم خواهد شناخت اعدام
در انظار عمومي نمونه اي براي تربيت ديگران
و ما پول پرداخت خواهيم کرد تا اين اتفاق بيوفته
همه توجه کرديد اون به جان هايي که گرفتم اشاره اي نکرد
من 3 نفر ديگه ميخوام
ميتوني تاکر را داشته باشي خوبه
من ميام شما فقط يکي را ميخواين
شما مجروح هستيد آقاي مک الروي
من تا اينجا اومدم مطمئنم از جهنمم سالم بيرون ميرم
اون ميره پاتر هم مياد چي
دکتر نميتونه تيراندازي کنه
من تو هنگ بهترين تيرانداز بودم من ميام
با 200 دلار
تو براي شمال جنگيدي يا جنوب
شمال
ما اسما جنوبي هستيم اما شيکاگو را مال خود ميدونيم
200دلار
متشکرم وقتي تموم شد تشکر کن
اين شهر آتش ميگيره
بريد بگيرينش بچهها
برو تو دليجان
لعنتي اوانز کراولي تاکر بالا برين الان
بريد سمت مزرعه اوانز منم با دليجان شما را آنجا ميبينم
چقدر اون ميخواد اينجا باشه
يک روز يا بيشتر تا مطمئن شيم گروهش رفتن سراغ طعمه
هي اوانز ميتوني بياي اينجا کمکم کني
هرچيزي که زنت اونجا داره ميپزه بوي خوبي داره اوانز
سواري خوبي بود مارشال
يادم انداختي که تو اين شهر پوکر بازي نکنم
خوب مارشال بشمر واسمون
1 2 3
ميرم پيش خونوادم باشم تا شما برگردين باشه
اولين چيز
خانم
بايرون يک سورپريز ناخوش آيند
اگه اونا واگن را بگيرن چي
خوب ديدي که آدمشون کجاست اون هنوز بايد بره دنبال گروهش تا برن دنبال طعمه ما مارشال واگن سريعي داره تا قبل از غروب بايد سنگر بگيره
گروهش جلوي سواره نظام ششم هيچ کاري نميتونه انجان بده
آيا تو با اونجا کاري کردي
اميدوارم به خودت افتخار کني
من فقط وظيفمو انجام دادم دکي
مرسي پسرم
ما هميشه صبر ميکرديم تا دعا خونده شه
ما تو يادگرفتن آداب مردم ديگر دخالت نميکنيم
براي کساني که کشته شدن دعا نميخونيم
دعا واسه همه هست عزيزم پس چرا براي اونا نميخونيم
مارک دوست دارم اونرو بشنوم
خداوند پدرما مالک و نجات دهنده از عشق کمک تو متشکريم
به نوشيدني و غذاي ما برکت بده دعا ميکنيم همه کساني که امروز با ما هستند را حفظ کن
آمين
اگه پدرم بخواد ميتونه تو را بکشه اون ميتونه يک خرگوش را از 50 ياردي بزنه
تيراندازي به يک حيوان تفاوت زيادي با تيراندازي به يک انسان دارد
نه به نظرم تفاوتي نداره
ميتونيم از بايرون بپرسيم اون کلي آدم کشته مرد و زن و بچه و معدنچي و آپاچي
من چيزيو که اونا لياقتشو نداشتن گرفتم
همه راه هاي يک آدم به نظر خودش درسته بايرون خدا دلها را ميسنجه
آيه 21
دن
آقاي باترفيلد وقتي که عصبي هستين بيشتر غذا ميخورين
ميتوني برام تيکه کني ميتوني چربيشو ازش جدا کني من چربيشو دوست ندارم
بسيار خب
و غضروف را من غضروف دوست ندارم
ممکنه ازت بپرسم چرا تو راه رفتن ميلنگي دن
چيزي نگو آقاي اوانز
شما ساکن کجا بودين
گروه هفتم تيراندازان ماهر خارج از ماساچوست
پدرم از ناحيه کلمبيا به عنوان پايتخت آمريکا حمايت ميکرد
خب دن به من بگو که چطور پا تو از دست دادي
تير خورد بريده شد يا سرخ پوستها اين کارو کردن
من اونجا تو علفها يک چيزي ديدم
اونجا هيچي نيست
شايد اونا دليجان را گرفته باشند شايد اونا الان بدونن کراولي تو دليجانه
تو تا حالا تو سانفرانسيسکو بودي
آقاي ويد اگر براتون ممکن باشه ترجيح ميدهم حرف نزنيم
خب پس تا حالا تو سانفرانسيسکو نبودي
من اونجا يک دختر را ميشناسم اون دختر يک ناخداست
اون زيباترين چشم هاي سبز را دارد
سبزترين چشم هايي که تابحال ديدم
مثل مال تو
وقتي من به چشم هات عميقا خيره شدم رنگ اونا جلوي من عوض شد
همه رنگ هاي دريا
گفتي اسمت چي بود
آليس
بخاطر خدا اون از چيزي که فکر ميکني بيشتر آدم کشته
اون طوري که انتظار داشتم نبود
اون خطرناکه خطرناک يعني اون آليس
من نميخوام تو يا بچهها باهاش صحبت کنيد